امروز یه مهمون دارم ، کی؟ پری خانم 🙂 موهاش کوتاه و صاف ، فرفری هم نیست ، رنگ و مش خطی خیلی شلوغ نه ، اما خوب ! شبیه رنگ مش موهای دخترهای پاساژی ( ببینم ذهن همه ی اینا دقیقا میره توی یه فرمول ، آخه همتون شبیه هم ، یه کم تنوع بدین به این متود ) < وبلاگ باز رفت تو قیافه ی مردم ! میگم زمینو نگاه کن ، میگه زمین کثیفه 😔 میگم آسمون را نگاه کن ، میگه پام میگره به جایی ، نکه سطح مسطح زیاد داریم ، میخورم زمین ، دست خودم نیست یهو می رم تو قیافه !
خلاصه که وبلاگ امروز مهمون حرف های پری خانمه ، اسمشم خودش انتخاب کرده ، اگه خوشش بیاد ، پری خانم را معرفی می کنه.
و اما سلام
به سلام آدم ها دقت کردی ؟ هزارتا نحوه ی سلام داریم ، وبلاگ هم عاشق یه جور سلامه ، اینو عکسشو پیدا کنم میزنم اینجا.
میگی سلام ، خیلی عادی میگه سلام
میگی سلام ، با حالت دپی میگه سلام
میگی سلام ، با خستگی میگه سلام
میگی سلام ، با لبخند و آرامش میگه سلام
میگی سلام ، با یه حالتی میگه سلام که چی مثلا ، خوب سلام
میگی سلام ، با یه بغل عشق تو همون سلام میگه سلام
میگی سلام ، با عصبانیت میگه سلام
میگی سلام ، وای چشماش ، اخم هاش ، جواب هم نمیده
میگی سلام ، چند دقیقه بعد ، ااا ببخشید من شنیدم شما سلام کردین و اما یادم رفت جواب بدم🥴
میگی سلام ، اصلا تو این دنیا نیست ، تو عالم خودشه ، جوابی نیست ، بتونی بیاریش تو این دنیا و کارت راه بیفته هم سخته
میگی سلام ، جواب سلام نمیده ، کلا مودیه بخواد جواب میده ، نخواد هم نمیده
میگی سلام ، یادش میره ، ناراحته ، خستس ، بی حوصلست ، جوابی نمیگیری
میگی سلام ، میگه سلام و دستاتو با دوستی میگیره که چه قدر از دیدنت خوشحالم
میگی سلام ، میگه سلام ، بعد دوتایی با لبخند ببخشید انگار ما همدیگرو نمیشناسیم
نمیگی سلام ، میگه سلام ارزش سلام را داری حتی اگه اصلا نشناسمت
نمیگی سلام و با خوشرویی میگه سلام
نمیگی سلام و با چشماش ، با عصبانیتش ، یه سلام عصبانی تحویلت میده و تو به خودت میگی این آدمه چشه ؟!
نمیگی سلام و صدات میزنه ، با نگاهش آرامش میده بهت و سپس با لبخند سلام
میگی سلام و میگه سلام و ....😅
در یک لحظه با هم سلام می کنید ، اینم خوبه.
یه سلام پر انرژی میکنی و یه سلام پر انرژی تحویل میگیری
میگی سلام و میگه سلام و دوتایی میپرید تو بغل هم
ناراحتی ، خسته ای ، عصبانی هستی اما بازم میگی سلام و جواب سلام به هر شکل و تنوع میگیری
میگی سلام و میگه سلام و تا کل کنجکاوی هاشو تو همون سلام نپرسه ول نمیکنه ، بابا کار مردم و راه بنداز ، بنده خدا با چشماش هی داره خداحافظ میگه ، مگه میفهمه ، اون هنوز سلامش تموم نشده !
میگه سلام و میگی سلام ، هیچ یک هیچ یک را نمیشناسند فقط سلام
میگه سلام و میگی سلام و ما همدیگر را میشناسیم ؟ میگی نه و میگه بله
میگه سلام و میگی سلام و ما همدیگر را می شناسیم ؟ میگه نه ، اما یه جوری نه را میگه که انگار میشناسه ، هی میری تو فکر که خوب منم که نمیشناختمش ، نکنه منو میشناخته ، نه هش یه جوری بود.
با تردید میگی سلام ، با تردید میگه سلام و میری به فکر و میره به فکر که کجا همدیگرو را دیده بودیم !
میگی سلام ، میگه سلام ، ما همدیگر را نمیشناسیم ؟ نه ؟ میگی نه و میگه نه و مطمئن میشید که نمیشناسید ، توی خداحافظ ولی انگار خیلی میشناختمت میزارید. ( اینم قشنگه )
میگه سلام و ماشالا ماشالاس که تو سلامه ، نه میتونی سلام کنی نه میتونی نکنی🥴
با هیجان و مهربونی میگی سلام ، میگه سلام ، میگی خوبید ، میره تو سکوت !😅 خوب بعدشو ادامه بده ، این یه آخری هوش از سر من یه زمانی برد ، منم هنگ کردم که چه بلایی سر پس از سلام اومد .
میگی سلام ...
میگه سلام ...
با چشمات
با چشماش
سلام را تکرار میکنی ، تکرار میکنه و دورت بگردم میدونی چه قدر دلم واست تنگ شده بود. ( سلام من و وبلاگ 💞 )
واقعا سلام مقوله ای بس پیچیده است و یک دنیا خاطره با خودش خواهد داشت ، مواظب سلام هاتون باشید ، فک نکنم سلام دیگه ای جا مونده باشه 🙂
وبلاگ میخواست از آبی هم بنویسه ، اما دیگه لحظه ی خداحافظیه 🌹
یه تابستون خیلی گرم که آسمونش دلش میخواد بعضی ساعت ها ابرهاشو به زمین هدیه بده 🍀
( ۷ از مرداد )