وای سه شنبه را ببین چه کرده😍

سلام به روز زیبا ، آبی ، تابستونی ، بامزه ، خوشبو 💙🤩
آخه من داستان ِ این سه شنبه را چجوری بنویسم ، از بس که خوب و مهربون و خوشبو شروع شده.
توی خواب ، از بس خواب مجهولی بود ، وسطش کشیدم کنار ، نکنه خوابه😅 چه خوابی دیدم ؟ رکورد خواب دیدن ها را زدم ها 😅
گفتند امتحانه ! ما را نشوندن ، برگه دادن بهمون ، یه چیزایی هم گذاشته بودند دور و ورمون ، اول فکر کردم مثلا خیلی پیشرفت ِ زمانی داریم ، خوراکی محور هست امتحان ، بعد دیدم نخیر ، اینا جزء امتحانند .
امتحان چی بود ؟ سوال اول تاریخی 🥴 در چه زمانی اون کشور با اون کشور ، هیییی.....۵۰۰ سال قبل چه خبر بوده ؟
اینو پریدم ، سوال بعدی
شیمی 😅 هی شیمی خدا تو را چی کار کنه ؟ چی از ذهن ِ من تو خواب می خواستی ؟ بشین خودت درس هاتو بخون ، من چه بدونم کدوم فرمول با چه فرمولی جور در میاد .
سوال این بود ، بهترین لکه بری که برای فرش استفاده کردید چی بوده ؟ اسمشو بنویسید و سپس فرمولشو بسازید ، با همون چیزایی که دور و ورمون بود .
شیمی تو خواب بود ، ولی دیده نمیشد ، یعنی یه جورایی کنارم بود ولی نمیشد متوجه بشم کیه ؟ بهش گفتم اینو باید با چی قاطی کنم ؟
میگه تو بلدی .
من : 😅 یعنی حرصی شدم ، ماده ی قرمز را ریختم تو بقیه مواد و تحویلشون دادم ، جواب هم نوشتم ، بعد از چند دقیقه فکر کردن ، لکه بر نانو . باور کنید در خواب هیچ اسمی به ذهنم نرسید ، لکه بر نانو را قرمز کردم ، تحویلشون دادم😏 برند بسازند .🤩
توی تاریخی ها خیلی ذهنم متوقف شد ، خوب نبود ، حس خوبی نداشتم🤨 برای تاریخ ناراحت شدم.
از خواب بیدار شدم و خواب خیلی هم بد نبود 😏
روزو شروع کردم ، یه دوش گرفتم ، قبلش صبحانه خوردم ، چایی فوری تقریبا خوب زرد رنگ خوردم ، یه کم مزه ی چایی شمالی خوب دم کشیده میداد ، تقریبا خونه را جمع و جور کردم ، موهامو برس کشیدم ، با اینکه نرم کننده هم زده بودم ولی گره خوردند ، از شماره ی یک از سمت راست چند قطره روی موها ریخته ، خیلی بوی خوبی داره ، خودشو تایید نمی کنم ولی خوب بوی حموم ( شامپو و اینا ) داره🙂
دومی از سمت راست و وسطی ، این ادکلن بوی حمومی هست ، اینو سه شنبه برای من آورده که توی خونه بزنم ، چون ادکلن خودشه ، از خودشو آورده ، داستانشم اینه که یه اسپری بدن خریده بودیم ، بوی خنک داشت ، اینو سه شنبه برای اولین بار کشف کرده بود چیه ، چون در زمان سه شنبه ، اسپری و این چیزها نبوده ، دیگه دستشو میگذاشت روی این اسپری ، نازل اسپری متوقف نمیشد😅 گفتم چی کار میکنی ؟ اسپری را دو روزه تموم میکنی ؟ اصلا یه جوری شد یه بار نازل متوقف نمیشد تا چند دقیقه تو افشانه ی اسپری غرق شدیم ، بعد یه هفته اسپری تموم شد و من از دستش عصبانی شدم ، اسپری خنکمو تموم کردی ، به تلافی اون ، اینو هدیه آورده 😍
سومی 😅 الان دیدم روش نوشته 3 😍 وبلاگم باور نمیکنه من الان توجه کردم به 3.
یه چیزی خریدیم با سه شنبه ، به اسم کلاژن ساز ، سه شنبه طرفدار زیبایی نرماله ، میگه اینو باید مثل اون ماساژ صورت بزنیم به صورت ، امتحانش کردیم ، بوی ویتامین و دایمتیکون و اینا میداد ، با یه عطر خوب ولی بوی ویتامین غالب تر بود ، بنابراین پس از ماساژ صورت ، ضد آفتاب را زدیم روش ، گفتند که توی خونه هم ضد آفتاب بزنید ، آفتابه دیگه از پنجره میاد تو 🙂
ضد آفتابمون هم سبکه هم بوی حموم میده😍
بقیشو هم نمیگم وقت میگیره .....بعد موها را با سرم مو ماساژ داده ، بوی خوب هم گرفت ، بعد دوباره برس ، بعد سشوآر ...به نظر میاد موها چند سانتیمتری بلند تر شدند ، دوباره سشوآر ، بعد کلیپس کوچک را زده و تمام .
ادکلن سه شنبه را هم زده و چند تا پاف زده که تلافی اسپری در بیاد🙂
ساعت چند شد ؟ ۱۲ ، ۱۲ ووربع اینا این طورا .
بعد احساس تشنگی و گرسنگی دست داد ، برای خودم و پسر کوچولو کاپوچینو درست کردم و با شکلاتش فال ِ کاپوچینو گرفتم😅
ببینیم سه شنبه دلش تنگ شده یا نه ؟
من خیلی متوجه نشدم منظورش چیه ؟ یه کم شبیه برگه ، یه کم چتر ، یه کم صاعقه و....
به نظرم میگه ، تابستون بره و پاییز بیاد ، دلم برای تابستون تنگ میشه😎🍀🌺💙
ناهار نداریم ، از فریزر خواستیم بهمون ناهار پیشنهاد بده ، برای شام هم پیشنهاد بده ، امروز حوصله ی غذا درست کردن ندارم ، پیشنهاد داده و خوب بوده .
بعد میگن خانم ها صبح تا شب توی خونه چی کار می کنند ؟
بیا ، ساعت ۲ شد 🙂 دو سه ساعت دیگه هم عصر و باید به کارهای صبح فکر کنیم که همه ی کارهای روزمونو انجام دادیم ، یه جوری انجام دادیم که اجبار نباشه ؟ با حوصله باشه ؟ خسته هم نشیم ؟ و انرژیمون تا شب حفظ بشه ؟ خوش اخلاق هم باشیم ؟🙂
💙اینم از داستان وبلاگ و روز سه شنبه ی زیباش در دفتر آبی 📘