پنج
🍀از خوندن رمان های ایرانی واقعا خوشم نمیاد ، به گونه ای که مطمئنم کتابو باز کنی ، یک سری هیجانات و احساسات کوتاه مدت مخصوصا اگه نویسنده خانم باشه ، در عالم رویاسازیش را داره معرفی میکنه که به دوتا تناقض بر میخوریم : یک اینکه عشق و عاشقی در جامعه ی ایران در حد خیلی احساسی و بدبختانه طوره که ۱۰۰ درصد آخر داستان کتاب با فلاکت و بدبختی بسته میشه ، دو ، به دلیل خوب شدن روند داستان و معرفی زندگی عشق و عاشقانه ، صفحه ی آخر به خوبی و خوشی ....سال هاست که این داستان ها را نمی خونم ، اما اگه کتابی باشه که کلامش با طنز آمیخته باشه ، می خونم ، یکی از کتاب هایی که کلام طنز داره را باید پیدا کنم ، به قدری کمه و نایاب که باید پیداش کرد !
اما امروز یه کتاب خوب خوندم ، جوری که نزدیک بود خوب تر از خوب بفهممش و اینکه کتاب پنج داشت عجیب تر بود ، نویسنده ایده ی ذهنشو در دانشگاه هاروارد پیاده کرده و حسودی مطلوب گل کرد و چی میشد این ایده را توی سال های اولیه آموزش بچه های ایران پیاده میشد 😍
نویسنده ، واحد درسی به نام واحد شادی را در دانشگاه هاروارد استفاده کرده و ۱۲۰۰ نفر از دانشجویان استقبال کردند ، اگر ثانی ( سنگ نینداز ) همکاری کنه و دانی مجوز را بپروراند ، میشه یه تغییراتی در دنیای بچه ها به وجود آورد .
امروز پنجشنبه و پنج در دنیای شادی ها




من از لحظه های کوتاه و بلند خوبی ها و بدی ها و تجربه هایم برایت می نویسم