دلم یه جاییو را میخواد که نمیتونم برم
شاید خودم هم نتونم باور کنم ولی دو سه باری میشه دلم میخواد برم جایی که نمیتونم برم.
اولین بار که رفتم توی خواب تجربش کردم و از همون خواب تا الان آنچنان این رفتن و آروم شدن منو صدا میزنه که گاهی یادشم که می افتم احساس خوبی پیدا می کنم.

اینجا تونل ویستریا در باغ کاواچی فوجی هست.
با یه گروه همسفر بودم و همه لباس های سفید به تن داشتیم و پس از پیاده شدن از هواپیما وارد این تونل شدیم.
آخر این تونل رسید به ۲ پله ی وسیع مرمری و نهایت اینجا

باور کردنی نبود من توی مکه بودم درست روبروی کعبه و هیچ آدم دیگه ای نبود
چرا نمیشه به راحتی خواب بری و برسی به آرامشت.دلم برای آرامشم تنگ شده.یه دعوت این طوری دلم میخواد ساده با رد شدن از تونل ویستریا.
تصور کن یه روزی این چنین دعوت بشی خودت باشی و آرامشت.
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۹ ساعت 12:57 توسط قاصدک نقره ای
|
من از لحظه های کوتاه و بلند خوبی ها و بدی ها و تجربه هایم برایت می نویسم