مفهومی از ایران
این روزها نه گفتن های پسر کوچولو بسیار زیاده شده است و طبق گفته ی دکتر هلاکویی ، برای کودکی که زیاد نه می گوید جشن بایستی گرفته شود 🙆♀️
من به پسرکوچولو : مامانی یه وقت هایی بچه ها باید به حرف بزرگ ترشون گوش بدند و نگند نه ، باید بگند چشم.
پسر کوچولو : چشم مامان
چند دقیقه بعد ، این کار را نکن عزیزم .
پسرکوچولو : نه نه نه
من : پس چشم مامان چی شد
پسر کوچولو : باشه چشم مامان و دوباره نه 😍
یکی از چیزهایی که نتونستم بهش یاد بدم ، مفهومه کشوره و در نظرش اسم کشور هم یه مفهوم حل نشده ، گاهی وقت ها به پرچم میگه ایران ، درسته ، اما کلیتو نتونستم بهش یاد بدم .
بعضی وقت ها هم از جاهایی که خوشش میاد میگه اینجا ایرانه .
ایران
لغتنامه دهخدا
ایران . (اِخ ) پهلوی ، «اِران » . به کشور ایران در عهد ساسانی «اران شَتر» میگفتند. در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز بصور «ایرون »، «ایرو» و «ایر» بخود اطلاق کرده اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کلمات آریا، آریائیان و ایران و امثال آن که در زبان باقی مانده از این کلمه گرفته شده است
زبان اوستایی واژه اَری-یانِمْخْشَثْرَ (ariyānēmxša0ra) به چم گسترده (قلمرو) آریایی است که در زمان ساسانیان این مفهوم برابر با واژه اِرانشَتْر (ایرانشهر)
خود واژه اِر (ēr) به چم آزاده، نجیب و همچنین سپاهی نیز است. بنابراین زمانی که می گوییم اِران به چم آزادگان و نجیبان است و از این رو می توان کشور پهناور ساسانی را سرزمین اِران (آزادگان) دانست. واژه اِر امروزه ایر خوانده می شود. ایرتن به چم فروتن است زیرا ایرانیان بسیار فروتن و بدون خودپسندی بوده اند و در برابر آن واژه اناایرتن است که به چم خودپسند است.
واژه اِران پارسیگ چندینه (جمع) واژه اِر (ēr) است زیرا در زبان پهلوی برای چندنگی دو نشان است که نشان ان برای جاندران مانند جانوران، زنان، مردان و همچنین اِران و برای بی جان ها (جمادات) نشان ایها به کار گرفته می شده است که امروزه ما آنها را ها می گوییم همانند کتاب ها، خانه ها، ماشین ها.
معنی و ریشه یابی کلمه ی ایران جالب بود و فکر می کنم اگر از دانش آموزان معنی ایران را بخواهیم ،کمتر کسی بلد باشد .
من از لحظه های کوتاه و بلند خوبی ها و بدی ها و تجربه هایم برایت می نویسم