بعد از ظهر شنبه
دنبال شنبه می گردند هی ! 🙂 سر صبح میگه ، با من مثل خودم رفتار کن ، تو بگو یه ذره هم ناراحت نمی شم 😍 میگم میدونم آدمایی که همیشه درست رفتار می کنند معلومه اگه مثل خودشون رفتار کنیم ناراحت نمیشن !
میگه حالا چی کار کنم ؟ میگم نمیدونم اگه سال ها پیش بود می رفتم آرایشگاه موهامو رنگ می کردم .
خوب ؟ ....
خوب همین !
بی حوصله ای ؟
نیستم ! 🙃
چرا دیگه نمی ری آرایشگاه ؟
می خوای واقعا جوابشو بدونی ؟
چون برای زمان و حس تو ارزش قائل نیستند و چون فکر می کنند در چرخه ی نیاز اونها هستی ، درست رفتار نمی کنن
خوشگل های شهرک غرب تو کشتی ، پشت سر من : ولی ما یه روز کامل از صبح تا آخر شب توی آرایشگاه نشستیم تا شدیم این
در مورد موهاشون حرف می زدند ، کل این پروسه آرایشگاه و زمان و ...اشتباهه ، خودشونم میدونند زجره ولی بلاخره باید سری تو سرها به لحاظ رفتارهای اشتباه نشون بدن
فکر کردند من نشنیدم 😅 به در و دیوار میگن که شاید لااقل در و دیوار یه دریای دیگه بشنوه ، بلاخره درست بشه
آخه درست نمیشه ، شما باید خودتون اعتراض بزنید که ما سر ساعت کارمون باید انجام بشه ، بیشتر از ۳ ساعت هم نمی شینیم توی آرایشگاهتون .
شنبه : 🙄 چه وضعیه اینجا
نمیدونم !
شنبه : اصلا نرو هیچ وقت نرو !
باشه نمی ریم 🙂
رنگ بلوند دودی را گذاشتم روی موها و موها شدند تیره ، بلوندی هم در کار نیست ، بلوند فقط روی زمینه ی روشن موها جواب میده .
تا دو هفته هم بیشتر جواب نمیده ، بعدش کم کم از دودی در میاد .
ولی خوب منم از اون رنگ پاییزی خسته شده بودم
😅 ....میگه تبلیغاتی آخر خودشو کچل میکنه !
دیگه نمیتونم جلوی خندمو بگیرم ! ولش کن بلاخره اونم کارش همینه ، یهو دیدی یه فرمول ساخت . شاید جواب بده .....
بیا خوب شد ! تا میاییم دو سه کلمه از متن بخونیم هی تبلیغ ...تبلیغ ....آخر شنبه حرصش در اومد ....این خودشو کچل نکنه خیلیه !
لبخند در روز افتاد و .....🙄
شنبه : اون کی بود گفته بود ما روی هر تبلیغی نمی زنیم ، آفرین اون 🙂
حواستون باشه تبلیغاتی بالا سر تبلیغ ایستاده ببینه کی روی چی میزنه ؟
یه کم قرو قاطی روی تبلیغ ها بزنید ، برعکس بزنید ، بالا ، پایین ، چپ ، راست یه جوری که سرش گیج بره 😏
ولی من سر حرفم هست ، شاید فرمول را ساخت 🙂
🍂
من از لحظه های کوتاه و بلند خوبی ها و بدی ها و تجربه هایم برایت می نویسم